ارنِست میلر هِمینگوی (۱۸۹۹ - ۱۹۶۱) از نویسندگان برجستهٔ معاصر ایالات متحده آمریکا و برندهٔ جایزه نوبل ادبیات است. او از پایهگذاران یکی از تأثیرگذارترین انواع ادبی، موسوم به «وقایعنگاری ادبی» شناخته میشود.
در بخشی از داستان میخوانیم :
سه تن سرباز رومی، در ساعت یازده شب، در میخانهای مشغول خوردن هستند. خمرههای شراب در جلو دیوار قرار دارند. در پشت پیشخوان کثیفی یک نفر یهودی میفروش ایستاده است. سه سرباز رومی کمی لوچ میباشند.
سرباز اولی – آیا شما از شراب سرخ خوردهاید ؟
سرباز دومی – نه، خیر من از آن نچشیدهام.
سرباز اولی – مزه آنرا شما بهتر میدانید.
سرباز دومی – صحیح است، جرج، یکدوره از سرخ خواهیم خورد. (آنگاه یک کوزه از خمره پر کرد و روی پیشخوان گذاشت و گفت) شراب لطیفی است.
سرباز اولی – بفرمائید خودتان بنوشید. (آنگاه بسوی سرباز سوم رومی که به خمره تکیه داده است میچرخد و میپرسد) چرا اینطورید. چتانست ؟
سرباز سومی – من نمیتوانم بخورم. ول کنید. دلم را بدرد میآورد.
سرباز اولی – شما خیلی در خارج بودهاید.
سرباز سومی – ول کنید، نمیدانم.
سرباز اولی – راستی، جرج، آیا چیزی ندارید که بهش بدهید تا دلدردش ساکت بشود ؟ ...