رمان «همدرد» نوشته ویِ یت تان نوِن (۱۹۷۱)، اولین اثر نبوغ آمیز نویسندهای آسیاییتبار از آمریکا ست.
این کتاب علاوه بر جایزه پولیتزر ۲۰۱۶، جایزه ادگار برای اولین رمان، جایزه سِنتر برای اولین رمان، مدال کارنیجِ انجمن کتابخانه آمریکا را برای رمان برتر و جایزه آسیایی -آمریکایی در ادبیات داستانی را از انجمن کتابداران آسیایی -آمریکایی دریافت کردهاست. بسیاری از منتقدان برای توصیف این رمان از کلمه «شاهکار» استفاده کردهاند. نوِن با این کتاب، موفق شد قصه سرگشتگی انسان را در بستری از شعارهای رنگین، مانند استقلال و آزادی، بازگو کند. این اثر با روح ضدجنگ خود، هم روی نظامیان و هم روی قربانیان تمرکز دارد و ذرهبین خود را روی زندگی جناحهایی میاندازد که شعارها و خواستههایشان یکی است، اما با برگزیدن دو اسم متفاوت، به جنگ هم رفتهاند و گاه معنای آن اسم و بار ایدئولوژیکیای را که برگزیدهاند هم نمیدانند! مرگ، قتل، ترور، جنایت، تجاوز و هرآنچه جنگ را تعریف میکند و فضای آن را میسازد، در این اثر به شیوهای نو، از زاویه دید جاسوسی که یک پایش در این جبهه و پای دیگرش در آن جبهه است، مطرح میشود:
من یک جاسوسم، یک شبح، یک روح، یک مرد دوچهره. به همین دلیل شاید عجیب نیست که من دو تا ذهن هم دارم. من تصویر نامربوطی نیستم که از یک کتاب طنز یا یک فیلم ترسناک بیرون آمده باشد، هر چند بعضی ها طوری با من برخورد میکنند انگار یکی از آن شخصیتها هستم. چیزی جُم بخورد، هر طرف که باشد، راحت متوجه میشوم. بعضی وقتها تملق خودم را میگویم که پسر، این خودش یک استعداد است که تو داری! آن هم یکی از ریزترین استعدادهای خدادادی، اما شاید فقط من صاحب این استعداد باشم. بعضی مواقع، وقتی میبینم با وجود این استعداد، نمیتوانم گرهی از گرههای این دنیای کوفتی را بازکنم، به خودم میگویم یعنی واقعاً اسم این را میشود گذاشت استعداد؟