رمان «گردهمایی» چهارمین اثر نویسنده معاصر ایرلندی آن انرایت (۱۹۶۲) و برنده جایزه بوکر سال ۲۰۰۷ است.
تا پیش از دریافت جایزه بوکر، نام آن انرایت در سطح جهانی کمتر شناخته شدهبود. او که در رشته زبان انگلیسی و فلسفه تحصیل کرده است، پیش از این داستانهای کوتاهی منتشر کرده بود که منتقدان آنها را با آثار فلن اوبراین قابل مقایسه میدانند.
«ورونیکا هگارتی»که با خودکشی برادرش متحمل یک شوک شدید شدهاست، به اجبار به زمانها و مکانهای گذشته بازمیگردد. خواننده با افکار و خاطرات ورونیکا همراه میشود او در پی پاسخ به این سوال است که چه مسئلهای در پیشینه خانواده آنها موجب شدهاست برادرش –که نزدیکترین فرد خانواده به او بود- گرفتار الکل شود و در پایان خودکشی کند. خانواده هگارتی ۱۲ فرزند دارند. نوشتن در مورد یک خانواده بسیار پرجمعیت در یک رمان تا حدودی سخت به نظر میرسد. انرایت تمام این شخصیتها را به نحو قابل قبولی پرداخته است. عنوان گردهمایی برای کتاب میتواند به همین دلیل باشد که اعضای خانواده پس از مدتها برای مسئلهای دور هم جمع میشوند. از طرف دیگر به نظر میرسد این عنوان اشاره به گردآوری و مرور خاطرات و دلایلی داشته باشد که ورونیکا در روند عزاداریاش آنها را از اعماق ذهنش فراخوان میکند:
یک روز پیش از مرگ لیام، در اتومبیل را برای دخترها باز کردم تا سوار شوند. هنگامی که به گذشته اندیشیدم، تصویر خود را در شیشه پنجره دیدم. تصویر من محو شد و در حالی که بچهها از اتومبیل پیاده میشدند، در تاریکی داخل اتومبیل به دنبال آن میگشتم. پس از اینکه در اتومبیل را بستم، باز هم تصویر خود را در شیشه اتومبیل مشاهده کردم. نور خورشید از لابلای ابرها به زمین میتابید. تصویر آسمان در شیشه اتومبیل بسیار عجیب به نظر میرسید. لبخندی زدم که به سرعت ناپدید شد. با خود میاندیشیدم که بسیار خوشحال هستم! من خوشحال هستم!